دعایی برای رفع غم
كلید «بیت المقدس» همیشه نزد حضرت سلیمان ـ علیه السّلام ـ بود و به احدی غیر از خودش اعتماد نمیكرد، شبی آن جناب،كلید را برداشته خواست درب را باز كند، از قضا باز نشد از طایفه جن و انس استمداد گرفت، نتیجهای نگرفت.
بیاندازه غمگین و ناراحت شد و گمان كرد كه خداوند او را از بیت المقدس منع فرموده است، در این بین، پیرمردی كه به عصای خود تكیه كرده و از رفقاء و هم نشینان حضرت داود ـ علیه السّلام ـ «پدر حضرت سلیمان» بود به حضور آن حضرت آمده و عرض كرد: چرا غمگین میباشی؟ سلیمان، باز كردن این خانه بر خود من و بر یاران من از جن و انس مشكل شده است.
پیرمرد: آیا تعلیم ندهم به تو كلماتی را كه پدرت در حال افسردگی میخواند و خداوند رفع غم او میكرد؟
سلیمان: بگو ای پیرمرد.
پیرمرد بگو: اللهم بنورك اهتدیتُ و بفضلك استغنیتُ و بك اصبحت و امسیتُ، ذنوبی بین یدیك، استغفرك و اتوب الیك یا حنّان یا منّان.
یعنی خداوندا! به نور تو هدایت شدم، و به فضل تو بینیاز شدم، و بیاری تو صبح و شام كردم، گناهان من نزد تو است، طلب آمرزش از درگاهت میكنم و به تو بازگشت مینمایم، ای خدای مهربان و منت گذارنده.
ح
5 امتیاز + /
0 امتیاز - 1391/08/29 - 15:22